اولنچ Avalanche یا AVA زیرساختی است که امکان اتصال انواع شبکههای مالی به یک پلتفرم جهانی را امکانپذیر میکند. به این پلتفرم اینترنت داراییها گفته میشود. اولنچ به کمک ساختار شگفت انگیزش میتواند از چندین شبکه مالی جهانی بزرگ پشتیبانی کند.
Avalanche با استفاده از توکن بومی خود AVAX و مکانیسمهای اجماع متعدد، ادعا میکند که سریعترین پلتفرم قراردادهای هوشمند در صنعت بلاکچین است. این شبکه با استفاده از سه بلاکچین مجزا درون پلتفرم خود رویکرد منحصربهفردی را در پیشگرفته است. به کمک این راهکار مشکلات همیشگی شبکههای مالی و بهطورکلی ساختارهای بلاکچینی قابل حل خواهد بود. در ادامه بیشتر در رابطه با اینکه اولنچ چیست و چگونه میتواند ساختار فعلی ارزهای دیجیتال را بهبود ببخشد؛ صحبت خواهیم کرد.
ساختار مالی جهان به دلیل نگرشهای متفاوت قانونی و مرزبندیهای جغرافیایی، از بازارهایی پراکنده تشکیل شده است. تا به امروز هیچ مسیر همواری برای تجارت قانونی داراییهای دیجیتال وجود نداشته است. ارزش جهانی این داراییها به بیش از ۸۰۰ تریلیون دلار میرسد؛ با این وجود بازار جهانی واحدی برای معامله این ارزها وجود ندارد. تبدیل بازارهای مالی به یک شبکه جهانی یکپارچه و معامله کردن سهام، کالا، فلزات گرانبها و ارزهای دیجیتال در یک پلتفرم جهانی؛ آرزویی است که اولنچ یا اوالانچ برای برآورده کردن آن پا به میدان گذاشته است.
بلاکچین Avalanche در سپتامبر ۲۰۲۰ توسط تیم آوا لبز Ava Labs در ایالات متحده راهاندازی شد. آوا لبز در دوران جذب سرمایه ابتدا موفق به جذب ۶ میلیون دلار شد و به پس از آن با فروش توکن خود به شکل خصوصی و عمومی مجموعاً موفق به جمعآوری ۴۸,۰۰۰,۰۰۰ دلار شد. تیم سه نفره پشت آزمایشگاه آواکس متشکل از کوین سکنیقی، ماوفان “تد” یین و امین گون سیرر است.
دنیای بلاکچین و شبکههای غیرمتمرکز با سه مشکل عمده دست و پنجه نرم میکند که اولنچ در تلاش برای حل آنهاست. مقیاسپذیری شبکه، کارمزد تراکنشها و ایجاد تعامل و همکاری میان شبکههای مختلف؛ از جمله مشکلات مهم دنیای بلاکچین است.
رفع مشکل مقیاسپذیری بدون از بین رفتن ماهیت غیرمتمرکز بلاکچین، درگیری همیشگی بلاکچینها بوده است و تا به امروز چندان موفقیتی در این زمینه حاصل نشده است. بلاکچینها اغلب با افزایش تعداد کاربران و فعالیتها دچار مشکل میشوند. برای تائید هر تراکنش در شبکه، نودها و اعتبارسنجها در سراسر شبکه باید با یکدیگر به هم نظری یا به عبارتی به “اجماع” برسند.
زمانی که تعداد درخواستها یا به عبارتی تعداد تراکنشها زیاد باشد، سرعت شبکه برای اجماع و تائید تراکنشها کاهش پیدا میکند. شبکه بیت کوین (BTC) نمونه خوبی برای درک این موضوع است؛ زیرا پردازش تراکنشها در دورههای شلوغی شبکه، گاهی ساعتها یا حتی روزها به طول میانجامد.
یکی از راههای حل این مشکل، متمرکز کردن شبکه است. در این روش افراد محدودی اختیارات بیشتری برای تائید فعالیتهای شبکه خواهند داشت. زمانی که افراد کمتری تراکنشها را بررسی و تائید کنند؛ تراکنشها سریعتر تائید خواهند شد. با این حال، تمرکززدایی یکی از مهمترین ویژگیهای فناوری بلاکچین است و با این روش تحت تأثیر قرارگرفته و شبکه را در آینده دچار مشکلات بزرگتری خواهد کرد.
بلاکچینهای جدید بهطور مداوم در تلاشاند تا این مشکل را با پیشرفتهای فناوری حل کنند و Avalanche رویکرد منحصربهفردی را معرفی کرده است که در ادامه به آن خواهیم پرداخت.
یکی دیگر از مشکلات رایج در بلاکچینهای شناختهشده و بزرگتر مانند اتریوم، هزینههای Gas یا همان کارمزد تراکنش آنهاست. ترافیک بالا و افزایش روزافزون کاربران این مشکل را بحرانیتر نیز کرده است. گاهی این هزینهها آنقدر زیاد بوده که کاربران را از انجام تراکنش دلسرد میکند. به عنوان مثال محبوبیت اتریوم و نبود جایگزینی مناسب، منجر به ترافیک و کارمزد بسیار بالای تقریباً دائمی در این شبکه شده است بهطوری که برخی مواقع برای یک جابجایی ساده باید بیش از ۲۰ دلار کارمزد پرداخت کرد. برای تعاملات پیچیده مربوط به قرارداد هوشمند کاربر حتی مجبور به پرداخت مبالغ بالاتری است. بد نیست بدانید یکی از دلایل پدید آمدن اتریوم بالا بودن هزینه کارمزد در شبکه بیت کوین بوده است.
وقتی پای بلاکچین به پروژهها و کسبوکارهای مختلف باز میشود؛ هرکدام از این پروژهها نیازهای تعریفشده خاص خود را دارند تا بتوانند از پس چالشهای پیش رو برآیند. تا پیش از این، برخی پروژهها مجبور بودند با شبکه اتریوم کار کنند. اتریوم خود بلاکچین پروژهای دیگر است و متناسب با نیازهای آنها ساخته نشده و این مسئله بهخودیخود خالی از مشکل نیست. برخی پروژههای دیگر هم به یک بلاکچین خصوصی متکی میشدند. بهطورکلی یافتن تعادل میان ویژگی سفارشیسازی و قابلیت همکاری بین چند بلاکچین همواره چالشبرانگیز بوده است. اولنچ برای حل این مشکل از زیر شبکهها یا Subnet و بلاکچینهای سفارشی و قابل تنظیم که امنیت، سرعت و سازگاری شبکه در آنها مشترک است، استفاده میکند.
Avalanche از ترکیبی از راهکارهای مختلف بهره میبرد که در نوع خودش منحصربهفرد محسوب میشود. اولنچ در هسته خود از سه بلاکچین قابل همکاری با یکدیگر تشکیل شده است: X-Chain، C-Chain و P-Chain.
این زنجیره برای ایجاد و مبادله توکنهای AVAX و سایر داراییهای دیجیتال مورد استفاده قرار میگیرد. این داراییها میتوانند قوانین متغییری داشته باشند که بر رفتار آنها حکمفرما است. درست مانند چیزی که قبلاً در استانداردهای توکن اتریوم با آن برخورد داشتهایم. کارمزدهای تراکنش با توکن AVAX پرداخت میشود و بلاکچین از پروتکل اجماع Avalanche استفاده میکند.
زنجیره قرارداد یا C-Chain محلی است که توسعهدهندگان در آن میتوانند قراردادهای هوشمند برای برنامههای غیرمتمرکز خود یا DApps ایجاد کنند. این زنجیره نمونهای از ماشین مجازی اتریوم (EVM) را پیادهسازی کرده و به برنامه نویسان اجازه میدهد تا روی DAppهای سازگار با EVM فورک یا انشعاب ایجاد کنند. این بلاکچین از نسخه اصلاح شده پروتکل اجماع Avalanche به نام Snowman یا آدم برفی استفاده میکند.
زنجیره پلتفرم، اعتبارسنجی شبکه را بر عهده دارد. علاوه بر این زیرشبکههای فعال را دنبال کرده و امکان ایجاد زیرشبکههای جدید را فراهم میکند. زیر شبکهها مجموعهای از اعتبارسنجهاست که برای بلاکچینهای سفارشی اتفاقنظر دارند. یک بلاکچین را میتوان تنها با یک زیرشبکه تائید کرد؛ اما هر زیرشبکه میتواند چندین بلاکچین را تائید کند. P-Chain همچنین از پروتکل اجماع آدم برفی استفاده میکند.
از آنجایی که هرکدام از این سه بلاکچین نقشهای متفاوتی را بر عهده میگیرند؛ سرعت و مقیاسپذیری آولنچ بسیار بالاتر خواهد بود زیرا در حالت معمول تمام فرآیندهای موجود تنها در یک شبکه انجام میشد. توسعهدهندگان این جنبه را با دو مکانیسم اجماع مختلف متناسب با نیازهای هر بلاکچین ترکیب کردهاند. برای پیوند همه این بلاکچینها با یکدیگر به توکن کاربردی AVAX در اولنچ نیاز است. کاربران برای استیک کردن (سهام گذاری) و پرداخت هزینههای شبکه به توکن AVAX نیاز دارند. علاوه بر این آواکس در اکوسیستم، یک دارایی مشترک قابل استفاده بین زیرشبکههای مختلف اولنچ محسوب میشود.
شباهتهای زیادی بین دو پروتکل اجماع Avalanche وجود دارد با این وجود هر کدام برای بلاکچین خاص خود طراحی شدهاند. این سیستم دوگانه نهایتاً منجر به بهبود مقیاسپذیری و سرعت پردازش تراکنشهای شبکه خواهد شد.
پروتکل اجماع Avalanche برای رسیدن به اجماع نیازی به یک رهبر نداشته و از این نظر با اجماعهای شناختهشدهای مانند اثبات کار یا اثبات سهام متفاوت است. همین عامل عدم تمرکز شبکه اولنچ را بدون به خطر انداختن مقیاسپذیری، افزایش میدهد. در مقابل، اجماعهای PoW، PoS و DPoS در نهایت مجبورند بازیگری را به عنوان پردازشگر تراکنشها داشته باشند که در نهایت دیگران او را تائید کنند.
Avalanche از تمام گرهها برای پردازش و اعتبارسنجی تراکنشها استفاده میکند امکان این کار با بهرهگیری از یک پروتکل اجماع بهینهشده به نام DAG(مخفف directed acyclic graph) امکانپذیر شده است. اجماع DAG به شبکه اجازه میدهد تا تراکنشها را به صورت موازی پردازش کند. اعتبارسنجها بهطور تصادفی از اعتبارسنجهای دیگر نظرسنجی کرده تا مشخص کنند آیا تراکنش جدید معتبر است یا خیر. از آنجایی که این نظرسنجی به صورت تصادفی اما با تعداد معینی صورت میگیرد؛ ثابت و قابل نتیجهگیری خواهد بود و درصد خطایی نزدیک به صفر خواهد داشت.
پس از آن همه تراکنشها بلافاصله بدون نیاز به تأییدیههای دیگر نهایی میشوند. در واقع هیچ بلوکی به آن شکلی که در بلاکچینهای سنتی دیده میشود؛ وجود ندارد و شبکه از تراکنشهای والد که به عنوان رئوس شناخته میشوند؛ تشکیل شده است. اجرای یک گره اعتبارسنج و بهطورکلی اعتبارسنجی تراکنشها نیازمند سختافزار قدرتمندی نبوده و برای همه در دسترس است. این موضوع بر عملکرد و تمرکززدایی تأثیر بسیار زیادی دارد.
پروتکل اجماع Snowman بر اساس پروتکل اجماع Avalanche ساختهشده است و تراکنشها را به صورت خطی منظم میکند. این ویژگی هنگام سروکار داشتن با قراردادهای هوشمند سودمند است. برخلاف پروتکل اجماع اولنچ، اجماع Snowman بلوک ایجاد میکند.
AVAX توکن بومی شبکه اولنچ است که عرضه آن به ۷۲۰ میلیون واحد میرسد. تمامی هزینهها و کارمزدهای پرداختشده در شبکه توسط توکن AVAX به عنوان یک مکانیسم کاهشدهنده تورمی سوزانده میشود.
توکن AVAX دارای سه کاربرد اصلی است:
دارندگان AVAX میتوانند با قرار دادن توکن های خود در شبکه پاداش کسب کنند. برای کسب پاداش هم میتوان یک اعتبارسنج در شبکه شد و یا توکن ها را روی یک اعتبارسنج استیک کرد. برای تبدیلشدن به یک اعتبارسنج در شبکه اولنچ نیاز است دو هزار توکن AVAX را در حساب خود سهام گذاری کنید.
یک اعتبارسنج نیاز به سختافزارهای عجیب و قدرتمند ندارد و یک رایانه معمولی یا یک لپ تاپ کارش را به آسانی راه میاندازد.
در نگاه کلی و بنیادین اولنچ عملکردی مشابه اتریوم ارائه میکند. توسعهدهندگان میتوانند توکن ها و NFT ها، قراردادهای هوشمند و DApp های جدیدی بر روی این پلتفرم ایجاد کنند. کاربران امکان سهام گذاری داشته، همچنین میتوانند در روند تائید تراکنشها سهیم شوند و از DApp ها استفاده کنند. بر اساس اعلان سازندگان، اولنچ تمام این امکانات با بهبودهایی به وجود آمده که عملکرد بهتری دارند. ساخت بلاکچینهای سفارشی و قابل تعامل در اولنچ نیز امکانپذیر است.
یک بلاکچین سفارشی که از یک پلتفرم بسیار مقیاسپذیر بهره میبرد برای نیازهای شرکتهای بزرگ بسیار مناسب است. حتی برای بلاکچینهای سفارشی نیز راحتتر است که با دیگران در یک اکوسیستم واحد تعامل داشته باشند زیرا امنیت آنها با این کار افزایش پیدا میکند. Avalanche دارای ماشین مجازی اولنچ (AVM) خود بوده که با ماشین مجازی اتریوم (EVM) نیز سازگار است. توسعهدهندگانی که با زبان برنامهنویسی Solidity اتریوم آشنا هستند میتوانند بهراحتی از Avalanche استفاده کنند یا پروژههای خود را از شبکه اتریوم به شبکه اولنچ منتقل کنند.
هر بلاکچین میتواند توکن های بومی سفارشی خود را داشته باشد و هزینههای تراکنش را میتوان با توکن ساختهشده پرداخت کرد. البته برای ایجاد یک زیرشبکه و یک بلاکچین، باید یک هزینه ساخت با توکن AVAX پرداخته شود.
مشکلات و راهحلهایی که در این مقاله به آنها اشاره شد منحصر به Avalanche نیست. در واقع، Avalanche در حال رقابت با دیگر پلتفرمهای مقیاسپذیر و بلاکچینهای قابل همکاری مانند Polkadot، Polygon و Solana است. بنابراین آنچه آن را متفاوت میکند در مکانیسم اجماع متفاوت، سرعت و نهایی بودن تراکنشها، تمرکززدایی بیشتر و قابلیت ساخت بینهایت بلاکچینهای قابل همکاری در این ساختار است.
از آنجایی که امور مالی غیرمتمرکز به دنبال پلتفرمهای جایگزین اتریوم است، بلاکچین اولنچ میتواند گزینهای بسیار مناسب باشد. اولنچ انعطافپذیر است و از ماشین مجازی اتریوم پشتیبانی میکند و همچنین از لحاظ کارمزد خدمات بسیار ارزانتر از رقیب خود است. البته نباید فراموش کرد که بازیگران بسیاری در این حوزه پا به میدان گذاشتهاند و مشکلاتی مانند سرعت و مقیاسپذیری را به روشها منحصر به خود حل کردهاند.
اولنچ یک زیرساخت سفارشی سریع و کاربردی ارائه میکند که برای پاسخگویی به نیازهای بازارهای مالی برنامهریزیشده است؛ سرعت قابل قبولی ارائه میدهد و از امنیت بالایی برخوردار بوده است. آنها خود را اینترنت جهانی داراییها معرفی کرده و تنها زمان برنده این رقابتها را مشخص خواهد کرد.