شاخص مکدی ، یکی از محبوبترین اندیکاتورهای مورد علاقه معاملهگران است. اغلب دلیل محبوبیت این شاخص، سادگی و توانایی تولید سیگنالهای نسبتا قابلاعتماد است. هرچند که شاخص مکدی بهتنهایی نمیتواند برای یک معاملهگر تعیینکننده باشد؛ اما بهسادگی میتواند تائید کننده تصمیمات قبلی او باشد. در ادامه بیشتر با این شاخص و نحوه استفاده از آن آشنا خواهیم شد.
مکدی شاخصی است که روند را دنبال میکند و سیگنالهای برآمده از آن نشان میدهد که حرکت کوتاهمدت قیمت در جهت حرکت بلندمدت قیمت است یا خیر و اینکه آیا روند بهزودی تغییر میکند؟
مکدی از چهار جزء تشکیلشده است:
برخلاف سایر شاخصهای نوسانی مانند شاخص مقاومت نسبی یا (RSI) که دارای محدوده حداکثری و حداقلی است؛ مکدی محدودهای مطلق ندارد. در واقع به همین خاطر است که برای ارزیابی وضعیت اشباع خرید یا اشباع فروش شاخص مکدی مناسب نیست.
رایجترین سیگنالی که توسط شاخص MACD تولید میشود؛ زمانی است که دو خط نوسانی مکدی و خط سیگنال تلاقی کنند. این سیگنال به دو شکل زیر است:
بااینحال، از آنجایی که این خطوط بهطور رایج یکدیگر را قطع میکنند؛ نمیتوان به بسیاری از این موارد به عنوان سیگنال دقیق اتکا کرد. برای اطمینان باید از سایر روشهای تحلیل در کنار این سیگنالهای معاملاتی در تصمیمهای خود استفاده کنید.
به عنوان نمونه به چند مثال واقعی زیر توجه کنید:
در بازار گاوی سال ۲۰۱۷ ، یک تقاطع نزولی در بازه زمانی ۱ روزه بر روی اندیکاتور MACD به وجود آمده بود که میتوانست سیگنال فروش بیت کوین در بالاترین قیمت برای معاملهگران باشد.
و یا در نمونهای جدیدتر در سال ۲۰۱۹ برخی از تلاقیهای MACD در بازه زمانی ۱ روزه میتوانست سودهای شیرینی برای شما ایجاد کنند. پیکانهای سبز سیگنال خرید و پیکانهای قرمز سیگنال فروش را نشان میدهند.
اگر با دقت فاصله بین پیکان قرمز و پیکان سبز دوم را بر روی اندیکاتور MACD مورد بررسی قرار دهید؛ چندین تلاقی بین خطوط وجود دارند اما چرا آنها عنوان سیگنال خرید یا فروش در نظر گرفته نشدهاند؟
اگر بهطور دقیق بررسی کنیم؛ این تلاقیهای به وجود آمده، نشاندهنده تردید و بلاتکلیفی است و منطقی است در این زمان معاملهای صورت نگیرد. اما از کجا میتوان متوجه این تردید و بلاتکلیفی در خطوط شد؟ در واقع همینکه این خطوط بلافاصله جانشین یکدیگر شدهاند بیانگر بلاتکلیفی در آن دوره زمانی است.
بااینوجود یک معاملهگر باتجربه میتوانست با استفاده از سایر شاخصها مانند حجم و RSI سیگنال صحیح را تشخیص داده و یک تصمیم درست بگیرد که آیا وارد این معامله شود و یا خیر.
زمانی که خط MACD و خط سیگنال همراه با یکدیگر صعود میکنند؛ میتوان بازار را صعودی ارزیابی کرد و مومنتوم مثبت افزایشی میشود.
سقوط خط MACD همراه با خط سیگنال یک حرکت خرسی تلقی میشود و براثر آن مومنتوم منفی افزایشی میشود.
عبور خط MACD از خط صفر و قرارگرفتن آن در بالای خط صفر نیز به عنوان سیگنال بازار صعودی و خرید در نظر گرفته میشود. از طرفی دیگر ورود خط MACD به زیر خط صفر توصیفکننده بازار خرسی و موقعیت فروش است.
البته بههیچعنوان تنها تکیه بر یک سیگنال از اندیکاتور برای به دست آوردن یک سیگنال درست، کافی نیست و سایر شاخصها نیز باید در نظر گرفته شوند.
یک کاربرد شاخص مکدی شناسایی واگرایی میان قیمت و این اندیکاتور است.
واگرایی صعودی زمانی به وجود میآید که:
واگرایی نزولی زمانی به وجود میآید که:
در نمونه زیر قیمت، کفی پایینتر از کف قبلی خود ثبت کرده است؛ درحالیکه MACD کفی بالاتر از کف قبلی خود ثبت کرده است. این سیگنالی است که حکایت از تغییر مسیر قریبالوقوع روند دارد.
MACD میتواند سیگنالهای معاملاتی بسیاری تولید کرده و مومنتوم حرکت قیمتی را به نمایش درآورد. اما دقیقاً به همین خاطر است که معاملهگران باید سنجیده رفتار کنند و ایدههای خود را با استراتژی معاملاتیای که در پیشگرفتهاند سنجیده و بر همان اساس اقدام کنند.
با توجه به بحث ما در این مقاله چهار سیگنال احتمالی از اندیکاتور مکدی میتوان استخراج کرد اما فراموش نکنید که هیچ تضمینی بر درست بودن آن وجود ندارد و اندیکاتورها تنها میتوانند تائید کننده تصمیمات معاملاتیای باشند که از پیشگرفتهاید. مانند تمام روشهای نمودار سازی، اتکا به بازه زمانی بزرگتر از اعتبار بیشتری نسبت به بازه زمانی کوتاه برخوردار است. بنابراین یک تلاقی صعودی در نمودار یکروزه از اعتبار بیشتری نسبت به تلاقی صعودی در نمودار ۱ دقیقهای برخوردار است.